بلوط

♫♫ دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
ای سینه هرچه داری آور تو بر لبم آه
ای دیده هرچه داری آور تو بر رخم اشک
دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
من شاخه بلوطم در زل به زیر باران
با هر اشاره تو می ریزد از تنم اشک
کارم ز گریه بگذشت از گریه خنده کردم
بنگر که می درخشد در خنده ترم اشک
دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
رگبار عشقت آخر بر شاخه دلم زد
بگذشت و می چکد باز از ساقه دم به دم اشک
دل را زدم به دریا کو تا جزیره عشق
در غم به موج غم ها فریاد آخرم اشک
فریاد آخرم اشک
فریاد آخرم اشک
دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
دریادلان کجایید بگذشت از سرم اشک
طوفان سینه ام آه باران دیده ام اشک
قربان هم زبانی بگذار تا بگریم
درد و غبار غم را می شوید از دلم اشک
♫♫